rr
سوالات آزمون وکالت سال: 95 , 94 , 93 , 92 , 91 , 90 , 89 , 88 , 87 , 86 , 85 , 84 , 83
مدنی
1 . اگر کسی نسبت به مالی معامله به عنوان فضولی کند و بعد معلوم شود که آن مال ملک معامله کننده بوده استْ، وضع این معامله چگونه است؟
معامله باطل است
معامله موکول به اجازة معامل است.
معامله صحیح و نافذ است.
معامله برای مالک قابل فسخ است.
مستأجر می تواند ابطال اجاره را بخواهد.
مستأجر حق فسخ اجاره را دارد.
مستأجر فقط حق مطالبة تبدیل عین داده شده را دارد.
مستأجر حق فسخ ندارد و می تواند موجر را مجبور به تبدیل آن نماید و اگر تبدیل آن ممکن نباشد حق فسخ خواهد داشت
مستأجر می تواند به مزاحم رجوع کند و رفع مزاحمت بخواهد.
مستأجر می تواند به مزاحم رجوع کند و اجرت المثل بگیرد.
مستأجر تنها حق فسخ اجاره را دارد.
مستأجر می تواند اجاره را فسخ کند یا به مزاحم رجوع کند و رفع مزاحمت بخواهد و اجرت المثل بگیرد.
انتقال غیر نافذ و موکول به اجازة صاحب حق انتفاع است.
انتقال باطل است.
انتقال درست و در همه حال لازم است.
انتقال درست است ، ولی اگر انتقال گیرنده جاهل به وجود حق انتفاع باشد اختیار فسخ معامله را دارد.
در محل وقوع عقد بیع
در محل وقوع مال
در محل اقامت فروشنده
در محل اقامت خریدار
بنایی که برروی زمین احداث می شود.
معدنی که در زمین حفر می شود.
حیوانات و اشیائی که مالک آن را برای عمل زراعت اختصاص داده است، از نظر صلاحیت محاکم و توقیف اموال.
مطلق اشجار و شاخه های آن، مادام که بریده یا کنده نشده.
از دارندة اتومبیل و از راننده مقصر، از هر کدام که بخواهد.
از رانندة مقصر به تنهایی
از دارنده به تنهایی
از راننده مقصر نصف و از دارنده نصف دیگر
تقسیم باطل می شود.
تقسیم معتبر و صحیح بوده، لکن طلبکاران حق فسخ تقسیم را دارند.
تقسیم معتبر بوده و طلبکاران می توانند به هر یک از وراث به نسبت سهم او رجوع کنند.
تقسیم معتبر و صحیح بوده، لکن ورثه تا قبل از اداء دیون متوفی، مجاز به فروش و یا اعمال تصرف مالکانه نسبت به مقسومه خود نمی باشند.
قرض گیرنده
عاریه گیرنده
ودیعه گیرنده
مستأجر
به دین جدید تعلق می گیرد.
به دین جدید تعلق می گیرد مگر اینکه شرط خلاف شده باشد.
به دین جدید تعلق نمی گیرد مگر اینکه شرط خلاف شده باشد.
هیچ کدام
سهم الارث هر کدام 6/1 از ماترک است به فرض و مابقی ترکه که به قرابت بین آنها تنصیف می شود.
به طول کلی سهم الارث مادر 3/1 و پدر 3/2 از ماترک است
هر کدام 3/1 از ماترک را به فرض ارث می برند و مابقی به قرابت بین آنها به طور مساوی تقسیم می شود
سهم الارث مادر و پدر هر کدام 6/1است به فرض و مابقی به قرابت به پدر می رسد.
به وسیلة کلیة خیارات می توان آن را فسخ کرد.
فقط به وسیله خیار غبن می توان آن را فسخ کرد.
فقط به وسیله خیار تدلیس می توان آن را فسخ گرد.
فقط به وسیله خیار شرط و خیار تخلف از شرط و خیار تدلیس می توان آن را فسخ کرد.
برای خریدار حق فسخ ایجاد می شود.
خریدار می تواند معامله را فسخ کند یا اینکه مطالبه ارش نماید.
معامله باطل است.
معامله غیر نافذ است.
هیچ مهری به زوجه تعلق نمی گیرد.
نصف مهر المسمی به زوجه تعلق می گیرد.
تمام مهریه به زوجه تعلق می گیرد.
مهر المتعه به زوجه تعلق می گیرد.
شرط و عقد هر دو صحیح هستند.
شرط مزبور باطل و فروشنده حق فسخ دارد.
فقط شرط باطل است.
شرط باطل است و موجب بطلان عقد می شود.
تعلیق در ضمان صحیح ولی التزام به تأدیه معلق باطل است.
تعلیق در ضمان باطل و التزام به تأدیه معلق صحیح است
تعلیق در ضمان و التزام به تأدیه باطل است.
تعلیق در ضمان و التزام به تأدیه صحیح است.
در مبنای مشترک تجدید بنای دیوار نماید و نصف هزینه های انجام شده را از شریک ممتنع مطالبه کند.
در مبنای مشترک تجدید بنای دیوار نماید لکن حق مطالبه هزینه های مصرف شده را از شریک ممتنع نخواهد داشت.
در حصة خاص خود تجدید بنای دیوار نماید.
در مبنای مشترک تجدید بنای دیوار نماید و تمامی هزینه های انجام شده را از شریک ممتنع مطالبه کند.
خیار تأخیر ثمن
خیار عیب
خیار غبن
خیار تدلیس
برای شریک حق شفعه ایجاد نمی شود
برای شریک حق شفعه ایجاد می شود.
با وجود سایر شرایط حق شفعه برای شریک ایجاد می شود.
حق شفعه با پرداخت نیمی از ثمن مأخوذه ایجاد می شود.
هرگز مسموع نیست.
قبل از انقضاء دو ماه از تاریخ اطلاع یافتن شوهر از تولد طفل مسموع است.
قبل از انقضاء پنج ماه از تاریخ اطلاع یافتن شوهر از تولد طفل مسموع است.
همیشه مسموع است.
21 . آیا وکیل دادگستری می تواند بدون داشتن عذر موجه در دادگاه حاضر نشود؟
نمی تواند
اگر عدم حضورش به تجدید وقت دادگاه منجر نشود می تواند
در صورتی که موکلش در دادگاه حاضر شود می تواند
در همه حال می تواند
باید ظرف بیست روز از تاریخ قطعی شدن رأی مورد اعتراض اقامه شود.
باید ظرف یک ماه از تاریخ اطلاع ازصدور رأی مورد اعتراض اقامه شود.
باید ظرف سه ماه از قطعی شدن رأی مورد اعتراض اقامه شود.
اقامه این دعوی مقید به مهلت معین نیست.
هر یک از دو نفر وکیل مکلف به ابطال تمبر کامل مالیاتی هستند.
با ابطال تمبر کامل مالیاتی از ناحیه هر یک تکلیف از دیگری ساقط می شود.
هر یک از دو نفر وکیل مجاز در اقدام انفرادی مکلف به ابطال تمبر مالیاتی خود هستند.
برای هر دو نفر وکیل بدون دارا بودن اختیار اقدام فردی یک فقره تمبر کامل مالیاتی کافی است.
حل آن با دادگاه تجدید نظر مرکز استان است و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی است.
حل آن با دادگاه تجدید نظر مرکز استان است و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی نبوده پرونده را برای حل اختلاف به دیوان عالی کشور می فرستد.
حل آن با رئیس کل دادگستری مرکز استان است.
حل آن با دیوان عالی کشور است.
می توانند به عنوان ثالث در دعوی بین معترض و متقاضی ثبت مطروحه در مراجع قضایی وارد شوند ولی نمی توانند به رأی قطعی بین آنان اعتراض کنند.
می توانند به عنوان ثالث در دعوای مطروحه بین آنان وارد شوند و یا بررای قطعی بین آنان اعتراض کنند.
نمی توانند وارد ثالث شوند، لکن می توانند بر حکم یا قرار قطعی بین آنان در این نوع دعاوی اعتراض کنند.
نمی توانند به عنوان ثالث در دعوای مطروحه بین آنان وارد شوند یا بر حکم یا قرار قطعی بین آنان در این نوع دعاوی اعتراض نمایند.
اصولاَ لازم نیست.
در مرحله ی صدور دستور ضدور اجرائیه لازم است.
در مرحله اجرای حکم لازم است.
هم زمان با ابلاغ دادنامه ی غیابی به محکوم له لازم است.
دعوی ورشکستگی و نسب
دعاوی راجع به اموال غیر منقول ثبت شده
دعاوی مربوط به مهریه و نفقه
دعاوی که یک طرف آن دولت باشد.
با دادگاه نخستین
با دادگاه صادر کننده حکم قطعی
با دادگاه تجدید نظر
اگر دادگاه تجدید نظر حکم بدوی را تأیید کرده باشد با دادگاه بدوی و اگر نقص کرده باشد با دادگاه تجدید نظر
ورود ثالث
جلب ثالث
اعتراض شخص ثالث
دعوی متقابل
در مواردی که وقت رسیدگی ابلاغ واقعی نشده و خوانده و نماینده ی او در هیچ جلسه دادگاه حاضر نشده و کتباَ هم دفاع نکرده باشد.
در مواردی که خوانده در دادگاه حاضر نشده باشد.
در مواردی که خوانده یا نماینده قانونی او در دادگاه حاضر نشده باشد.
در مواردی که اخطاریه وقت رسیدگی ابلاغ واقعی نشده باشد.
اماره ی قضایی
اسناد کتبی
شهادت
اماره قانونی
پس از تقدیم دادخواست و قبل از جلسه ی اول رسیدگی مطرح شود.
تا جلسه اول رسیدگی و در این جلسه اقامه شود.
تا قبل از ختم مذاکرات اصحاب دعوی مطرح گردد.
پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوی و قبل از صدور حکم عنوان شود.
گزارش اصلاحی
حکم قطعی دادگاه بدوی
حکم قطعی دادگاه تجدید نظر
قرار سقوط دعوی
در کلیه موارد قابل تجدید نظر در دادگاه عمومی هستند.
در همه ی موارد چنانچه اعضای شورا با تجدید نظر موافق باشند در دادگاه عمومی قابل تجدید نظر است.
در بعضی از موارد چنانچه اعضای شورا با تجدید نظر خواهی موافق باشند در دادگاه تجدید نظر قابل تجدید نظر هستند.
در هیچ موردی قابل تجدید نظر نیستند.
قرار رد دعوی
قرار ابطال دادخواست
قرار عدم استماع دعوی
قرار سقوط دعوی
قابل فرجام است.
قابل تجدید نظر و فرجام نیست.
قابل تجدید نظر است.
قابل تجدید نظر و فرجام است.
چنانچه از مواعد قانونی باشد روز ابلاغ و روز اقدام جزء مدت محسوب نمی شود.
چنانچه از مواعد قضایی باشد روز ابلاغ و روز اقدام جزء مدت محسوب نمی شود.
هم در مواعد قانونی و هم در مواعد قضایی روز ابلاغ و روز اقدام جزء مدت محسوب نمی شود.
در مواعد قانونی روز ابلاغ و روز اقدام جزء مدت محسوب نمی شود و در قضایی می شود.
دعوی تهاتر
دعوی صلح
دعوی فسخ
هیچ کدام
برای هر دو نفر دو ماه است.
برای هر کدام از آن دو بیست روز است.
برای محکوم علیه مقیم ایران 20 روز و برای مقیم خارج از کشور دو ماه است.
برای ‹‹الف›› دو ماه و بیست روز و برای ‹‹ب›› 20 روز است.
حکمی که به صورت قطعی از دادگاه بدوی صادر شده باشد.
حکمی که از مرجع تجدید نظر به صورت قطعی صادر شده باشد.
حکمی که به جهت عدم تجدید نظر خواهی قطعیت یافته است.
حکمی که به واسطه ی طی مراحل قانونی و یا به واسطه انقضای مدت اعتراض، تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی دعوایی، که حکم در آن موضوع صادر شده از دعاوی مختومه محسوب شود.
41 . نداشتن دفاتر تجارتی برای بازرگانان:
جرم محسوب و مرتکب به شش ماه تا دو سال حبس محکوم می شود.
جرم محسوب و مرتکب به جزای نقدی دویست تا ده هزار ریال محکوم می شود.
جرم محسوب و مرتکب به جزای نقدی دویست تا ده هزار ریال محکوم می شود و ممکن است مالیات را از وی به صورت علی الراس اخذ کنند و در صورت ورشکستگی ورشکسته به تقصیر محسوب خواهد شد.
جرم محسوب نمی شود.
حضور دارندگان حداقل نصف صاحبان سهامی که حق رای دارند ضروری است.
حضور دارندگان حداقل بیش از نصف صاحبان سهامی که حق رای دارند ضروری است
حضور دارندگان حداقل 3/1صاحبان سهامی که حق رای دارند ضروری است.
حضور دارندگان حداقل 3/2صاحبان سهامی که حق رای دارند ضروری است.
تصویب اساسنامه
تغییر در مواد اساسنامه
افزایش سرمایه شرکت
اغلال شرکت
دادگاه می تواند او را ورشکسته به تقلب اعلام کند.
دادگاه می تواند او را ورشکسته به تقصیر اعلام کند.
دادگاه مکلف است او را ورشکسته به تقصیر اعلام می کند.
دادگاه باید او را ورشکسته به تقلب اعلام نماید.
مسئولیت تضامنی دارد.
مسئولیت نسبی دارند.
مشترکاَ و به طور مساوی مسئول جبران خسارات وارده هستند.
حسب مورد منفرداَ یا مشترکاَ مسئول می باشند و دادگاه مسئولیت هر یک را مشخص می کند.
دعوی دارنده بر علیه صادر کننده و دیگر مسئولین بعد از آن تاریخ مسموع نخواهد بود.
دعوی دارنده بر علیه ظهرنویس مسموع نخواهد بود.
اگر صادر کننده وجه چک را به محالٌ علیه رسانده باشد و محالٌ علیه بعد از 15 روز ورشکسته شده باشد و وجه چک قابل پرداخت نباشد، دعوی بر علیه صادر کننده مسموع نیست.
گزینه 2 و 3 صحیح است.
صحیح است.
باطل است.
غیر نافذ است.
موکول به تشخیص دادگاه است.
با رضایت اکثریت شرکاء امکان پذیر است.
با رضایت بیش از نصف شرکاء امکان پذیر است.
با رضایت 2 از شرکاء امکان پذیر است.
با رضایت تمام شرکاء امکان پذیر است.
ماشینی که به قصد اجاره معاوضه می شود، عمل تجاری است.
خرید چرم جهت تبدیل به کفش به قصد فروش تجاری نیست.
هر گاه کسی قالی بخرد برای منزل خود و بعد از مدتی آن را بفروشد عمل تجاری است.
خرید کتاب به قصد فروش آن عمل تجاری است.
ممنوع است.
ممنوع نیست.
در شرکت های سهامی عام ممنوع است ولی در شرکت های سهامی خاص ممنوع نیست.
هیچکدام از گزینه ها درست نیست.
ضامن اجرای معاملاتی نیست که توسط او انجام می گیرد.
ضامن اجرای معاملاتی است که توسط او انجام می گیرد.
ضامن اجرای معاملاتی است که توسط او انجام می شود حتی اگر شرط خلاف شده باشد.
هنگامی ضامن اجرای معاملات است که طرف شخص حقوقی باشد.
عملیات آن امور بازرگانی باشد
مطلقاَ شرکت بازرگانی محسوب می شود.
قسمتی از عملیات آن بازرگانی بوده باشد.
هرگز به عملیات بازرگانی اشتغال نداشته باشد.
بلی
خیر
خیر مگر این که در متن چک شرطی برای پرداخت ذکر شده و آن شرط تحقق یافته باشد.
بله در صورتی که ثابت شود چک بدون تاریخ صادر شده است.
مدیر عامل
شرکت
مدیر عامل و شرکت (متضامنأ)
شرکت و مدیر عامل هر دو مگر آن که مدیر عامل ثابت کند عدم پرداخت مستند به عمل او نبوده که در این حالت تنها شرکت مسئول است.
نقل ذمه به ذمه است.
ضم ذمه به ذمه است.
نقل ذمه به ذمه است مگر این که قانون یا قرارداد خصوصی برخلاف آن باشد.
ضمه ذمه به ذمه است مگر این که قانون یا قرارداد خصوصی برخلاف آن باشد.
حکم ورشکستگی باید ظرف یک سال به اجرا در آید
حکم ورشکستگی قبل از قطعیت اجرا می شود.
حکم ورشکستگی قابل تجدید نظر خواهی نیست.
حکم ورشکستگی با اعاده اعتبار بلا اثر است.
ذاتاَ تجاری است.
مطلقاَ تجاری است.
وقتی بین تجار باشد تجاری است.
گزینه 1 و 2 صحیح است.
تابع قانون تجارت هستند.
تابع اساسنامه و قوانین تأسیس خود هستند.
تابع اساسنامه و قوانین تأسیس و در صورت سکوت این دو تابع لایحه اصلاح قسمتی از قانون تجارت هستند.
تابع اساسنامه و قوانین تأسیس و در صورت سکوت این دو تابع قانون تجارت هستند.
محدود به سرمایه آنها است.
نسبی و نامحدود است.
نسبی و محدود است.
تضامنی است.
می تواند رئیس هیات مدیره نیز باشد.
می تواند مدیر عامل شرکت سهامی دیگری نیز باشد.
می تواند با تصویب اکثریت حاضر در مجمع رئیس هیأت مدیره نیز باشد.
فقط با تصویب 4/3 آراء حاضر در مجمع می تواند رئیس هیأت مدیره نیز باشد.
61 . اگر مخصص، مفهوماً و مصداقاً مجمل باشد، آیا موجب اجمال عام نیز می گردد؟
این گونه مخصص، در صورتی که متصل به عام باشد، موجب اجمال آن می شود.
این گونه مخصص، به دلیل اجمال و ابهام، از قابلیت استناد، خارج بوده و عام را مجمل نمی کند.
این گونه مخصص، عام را نیز از هر جهت مجمل و از قابلیت استناد می اندازد.
این گونه مخصص، تنها نسبت به قدر متیقن ازآن، موجب اجمال عام می گردد.
طبق اصل تأخر حادث، باید وصیت نامه بدون تاریخ را حاوی آخرین اراده موصی دانسته و به آن عمل کرد.
وصیت نامه بدون تاریخ، ناقص بوده و نمی توان آن را آخرین اراده موصی شناخت.
از نظر شرعی، نداشتن تاریخ، وصیت نامه را از اعتبار نمی اندازد و باید به هر دو وصیت عمل کرد
تنها موادی از دو وصیت نامه که مشترک است،لازم الاجراء می باشد.
مفهوم موافق، می تواند عام را تخصیص دهد اما مفهوم مخالف از جهت ضعف دلالت، مخصص عام نیست.
هیچ یک از انواع مفاهیم، چه موافق و چه مخالف، نمی تواند با منطوق عام، معارضه کند.
از میان مفاهیم مختلف، تنها ‹‹ مفهوم موافق اولویت››، توان تخصیص عام را دارد.
هر یک از انواع مفهوم که حجت شناخته شده باشد، می تواند مخصص عام واقع شود.
اصول، در این مسأله، متعارض بوده و مشکل باید با مصالحه طرفین، حل و فصل گردد.
بدهکار، مکلف به پرداخت قدر متیقن دین بوده و نسبت به زائد، اصل برائت حاکم است.
بر طبق اصل اشتغال، بدهکار باید کاری کند که اشتغال ذمه یقینی او به برائت ذمه مبدل گردد.
در صورتی که ادعای طلبکار از مقوله شبهه محصوره باشد، باید مبلغ زائد پرداخت شود.
اصل، عدم وجوب و حرمت آن عمل است و حکم ظاهری مورد، پذیرش برائت است.
در مسأله، هیچ اصلی عقلاَ قابل اجرا نبوده و مکلف، تکویناََمخیر در انتخاب یکی از دو احتمال است.
با وجود علم اجمالی، اصل عدم در هیچ یک از دو احتمال، قابل اجرا نیست.
در تعارض میان احتمال وجوب و احتمال حرمت، احتمال حرمت، عقلاَ مرجح و لازم الرعایه است.
تسری حکم مقیس علیه بر مقیس به دلیل وجود علت منصوص حکم مقیس علیه در مقیس.
مقایسه حکم مقیس و مقیس علیه، برای کشف علت حکم قانون.
مقایسه حکم مقیس و مقیس علیه، به دلیل اشتراک آن دو در علت حکم.
قایسه حکم مقیس و مقیس علیه با لحاظ نصی که در آن مورد، وارد شده است.
قرینه لفظی و نیز وجود شباهت میان معنی حقیقی و مجازی لفظ.
قرینه معینه و نیز وجود نسبت قابل قبول ذوق ها میان معنی حقیقی و مجازی لفظ.
قرینه معینه لفظی یا معنوی و تشابه میان معنی حقیقی و مجازی لفظ.
قرینه صارفه و وجود نسبت ذوق پسند میان معنی حقیقی و مجازی لفظ.
اصاله العدم، ادعای هر دو طرف را نفی می کند.
اصاله الاشتغال ( اشتغال ذمه یقینی برائت یقینی می طلبد) بایع را به دادن حداکثر الزام می کند.
با وجود قدر متیقن در مبیع، اصل، برائت ذمه بایع از دادن مابه التفاوت به مشتری است.
مساله از مصادیق تداعی است و هر یک، هم مدعی و هم منکر است.
مصادیق هر دو بحث، یکی بوده و بر هم منطبق اند.
بحث اذن در شیئی... اعم از بحث مقدمه واجب است.
این دو بحث در پاره ای موارد، بریکدیگر، منطبق می باشند.
بحث اذن در شیئ.... در ارتباط با لوازم ناشی از ماذون بوده و بحث مقدمه، مربوط به اموری است که شرعاً یا عقلاً، مقدم بر واجب است.
فرا رسیدن زمان عمل به قانون مقدم، شرط امکان تخصیص آن قانون وسیله قانون مؤخر است.
تنها امکان نسخ قانون مقدم،مشروط به فرار رسیدن زمان عمل به قانون مقدم است.
امکان نسخ و تخصیص قانون مقدم، هر دو مشروط به فرا رسیدن زمان عمل به قانون مقدم است.
امکان نسخ و تخصیص قانون مقدم، هیچ یک مشروط به فرار رسیدن زمان عمل به قانون مقدم نیست.
طبق اصل اشتغال، باید احتیاط کرده و به هر دو دلیل عمل شود.
طبق اصل تخبیر، مکلف، مخیر در عمل به یکی از دو دلیل متعارض است.
تکلیف مکلف، شرعاَ، انتخاب یکی از دو دلیل بوده اما عقلاًو قانوناً هر دو دلیل از اعتبار ساقطند.
در صورت وجود مرجح، باید به دلیل راجح عمل کرد.
هر گاه اصل، آثار و لوازم غیر شرعی مجرای خود را اثبات نماید.
هر گاه اصل، کلیه آثار مجرای خود را اعم از عقلی و شرعی اثبات کند.
هر گاه اصل، مفهوم مخالف مورد خود را اثبات کند.
هر گاه اصل، اثبات کنندة واقعیت مجرای خود باشد.
در صورتی که مخصص، منفصل از عام و دوران امر بین اقل و اکثر باشد.
در صورتی که مخصص، مقدم یا هم زمان عام به تصویب رسیده باشد.
در صورتی که مخصص، متأخر از عام، تصویب شده باشد.
در صورتی که مخصص، متصل به عام باشد.
استصحاب بقاء حالت سابق، اصل مثبت بوده و معتبر نیست.
اصل صحت بر استصحاب حالت سابق مقدم است.
استصحاب بقاء حالت سابق بر عقد جاری و مقدم است.
تعارض دو قاعده، موجب تساقط و عدم اعتبار هر دو می باشد.
هرگاه قانونگزار با اقدام خود، لفظی را از معانی عادی آن جدا کرده و در معنی منظور خود تثبیت کند به طور ی که بدون قرینه همان معنی از آن لفظ استفاده شود.
هرگاه قانونگزار به کمک قرینه، لفظی را در یکی از معانی حقیقی مشترک آن بکار برده باشد.
هر گاه قانونگذار معنی حقیقی لفظی را از معانی مجازی آن مشخص ساخته باشد.
هر گاه قانونگذار لفظی را در یک متن قانونی در معنی حقیقی آن بکار برده باشد.
هر گاه واضع، لفظی را به کمک قرینه در یک معنی خاص، معین کند.
هر گاه واضع، لفظی را به کمک قرینه دریکی از معانی متعدد آن تخصیص دهد.
هر گاه واضع، لفظی را بدون استفاده از قرینه به یک معنی خاص، تخصیص دهد.
هر گاه لفظی در اثر کثرت استعمال در معنایی به غیر از معانی وضعی آن تثبیت شود.
از علائم معنی حقیقی وضعی است.
از علائم معنی عرفی لفظ است.
از علائم معنی مجازی لفظ است.
علامت هیچ یک از معنای حقیقی یا مجازی نیست.
بیعی است که مشروط به تنفیذ و تأیید مالک باشد.
بیعی است که در آن یکی از شروط ضمن عقد(شرط صفت،فعل و نتیجه) آمده باشد.
بیعی است که شروط صحت عقد در آن رعایت شده باشد.
بیعی است که انعقاد آن، متوقف بر تحقق امر دیگری است.
با اصاله الظهور
با اصاله البرائه
با اصل عدم و با استصحاب توجیه می شود.
اصل مستقلی است در عداد و سایر اصول
با اجراء اصل عدم، هر دو قسم نکاح منتفی شناخته می شود.
با اجراء اصل برائت، آثار عقد دائم از جمله نفقه وارث، منتفی و نکاح موقت، اثبات می گردد.
با وجود علم اجمالی به یکی از دو قسم نکاح، هیچ اصلی قابل اجراء نیست.
با اجراء اصل استصحاب بقاء زوجیت، لوازم و ملزومات شرعی آن از جمله دائم بودن نکاح قابل اثبات است.
81 . ماده 11 قانون مجازات اسلامی گوید:‹‹ در مقررات و نظامات دولتی، مجازات و اقدامات تأمینی و تربیتی باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقرر شده باشد و هیچ قعل یا ترک فعلی را نمی توان به عنوان جرم به موجب قانون متأخر مجازات نمود...›› منظور قانون گذار از ‹‹ مقررات و نظامات دولتی›› چیست؟
قوانین مربوط به تخلفات اداری
قوانین مربوط به تعزیرات حکومتی
مجازات های بازدارنده
کلیه قوانین کیفری غیر از مقررات مربوط به حدود و قصاص دیات
مجازات تشدید می شود.
مجازات قبلی با مجازات اخیر جمع می شود و قرار تعلیق باقی می ماند.
دادگاه پس از احراز وجود سابقه، قرار تعلیق را الغاء خواهد کرد.
اجرای مجازات قبلی هم معلق می شود.
معاذیر معاف کننده از مجازات
عوامل رافع مسئولیت کیفری
عوامل موجهه ی جرم
کیفیات مخففه
جرم است.
حتی با وجود تمکن مالی جرم نیست.
در صورتی جرم است که زوجه قسمتی از مهریه اش را دریافت کرده باشد.
در صورتی ترک انفاق جرم است که زوج با وجود تمکن مالی مهریه ی زوجه را نپردازد.
معاون جرم قابل تعقیب است.
معاون جرم قابل تعقیب نیست.
معاون جرم قابل تعقیب نیست مگر آن که اقوی از مباشر باشد.
معاون جرم قابل تعقیب نیست مگر آن که قرار موقوفی تعقیب فاعلی اصلی صادر شده باشد.
قانون تفسیری
قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام
قانون مربوط به امنیت ملی
قانون شکلی مربوط به هزینه دادرسی
برای شروع تعقیب نیازمند شاکی خصوصی نیست، ولی برای بقاء تعقیب نیازمند شاکی خصوصی است.
نه برای شروع و نه برای بقاء تعقیب به شاکی خصوصی نیاز ندارد.
هم برای شروع تعقیب و هم برای بقای تعقیب نیازمند شاکی خصوصی است.
برای شروع تعقیب نیازمند شاکی خصوصی است.
قصاص ساقط می شود و دیه مستقر می گردد و بر عهده وراث جانی است.
قصاص ساقط می شود و پرداخت دیه بر عهده عاقله است.
قصاص و دیه هر دو ساقط می شود.
قصاص ساقط می شود اما پرداخت دیه منوط به تقاضای اولیاء دم است.
قسم خورندگان به شرط رعایت نصاب قانونی باید از خویشان و بستگان مدعی باشند.
قسم خورندگان باید مرد باشند مگر آن که مدعی زن باشد.
قسم خورندگان باید از روی علم به ارتکاب قتل سوگند بخورند.
اگر تعداد قسم خوردندگان مدعی کمتر از پنجاه نفر باشد تکرار قسم تا کامل شدن حد نصاب امکان پذیر نیست.
غصب عنوان است.
گزارش خلاف واقع است.
جعل عنوان است.
عنوان کیفری ندارد
یک تا سه سال حبس
سه تا پنج سال حبس
شش ماه تا دو سال حبس
شش ماه تا یک سال حبس
به نظر قاضی صادر کننده حکم است.
حداکثر یک سال حبس است.
حداکثر دو سال حبس است که قابل تعلیق نمی باشد.
حداکثر شش ماه حبس است.
در اختیار قاضی دادگاه است.
حداقل مجازات مقرر در قانون برای همان جرم است.
مجازات معاون نصف مباشر است.
فرقی بین معاون و مباشر نیست و در نتیجه به همان مجازات مباشر محکوم می شود.
اقدام وی عنوان مجرمانه ندارد.
عمل ارتکابی جرم محسوب و به حبس یا جزای نقدی محکوم می شود.
فقط به جزای نقدی محکوم می شود.
فقط به تحمل شلاق تعزیری محکومیت پیدا می کند.
مجازات او نسبت به جعل تا دو برابر افزایش می یابد.
به اشد مجازات جعل محکوم می شود.
به مجازات جعل و استفاده از سند مجعول محکوم می شود.
قاضی مجازات او را در مورد جعل تشدید می کند.
فقط قتل زانی است و زانیه حسب مورد مجازات می شود.
موجب قتل هر دو است.
موجب جلد هر دو است.
موجب رجم هر دو است.
به قصد بر هم زدن امنیت ملی و کمک به دشمن باشد.
به قصد بر هم زدن امنیت ملی یا کمک به دشمن باشد.
به قصد کمک به دشمن باشد.
به قصد بر هم زدن امنیت ملی باشد.
زن و مرد هر دو به عنوان مباشر در عدم ثبت واقعه نکاح قابل تعقیب هستند.
فقط مرد مرتکب جرم شده است.
مرد به عنوان مباشر و زن به عنوان معاون قابل تعقیب هستند.
زن به عنوان مباشر ( چون ایجاب از ناحیه او است) و مرد به عنوان معاون قابل تعقیب هستند.
مباشر مستقل در جرم محسوب می شود.
معاون درجرم محسوب می شود که همان مجازات مباشر جرم را خواهد داشت.
عمل وی جرم محسوب نمی شود.
شریک جرم به شمار می آید.
فقط عمل وکیل جرم محسوب و قابل تعقیب است.
هر دو به عنوان شرکای جرم قابل تعقیب هستند.
هیچ جرمی تحقق نیافته است.
وکیل تحت عنوان مباشرت و موکل به عنوان معاون قابل تعقیب هستند.
101 . برای متهمی قرار تأمین وثیقه صادر شده است در مورد ضبط وثقیه کدام گزینه صحیح است؟
به محض خروج متهم از حوزه قضایی وثیقه ضبط می شود.
ضبط وثقیه منوط به احضار متهم و عدم حضور او و پس از اخطار به وثیقه گذار و سپری شدن مهلت مقرر، است.
چنانچه از محدودة استانی که حوزه قضایی در آن قرار دارد خارج شود ضبط می شود.
اگر از کشور خارج شود وثیقه ضبط می شود.
مطلقاَ از موارد رد و جرح است.
اگر خویشاوندی نسبی باشد از جهات جرح و رد است.
چنانچه خویشاوندی سببی باشد از جهات رد و جرح است.
از جهات رد و جرح شاهد نیست.
قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان است.
قابل اعتراض نیست.
قابل اعتراض در دیوانعالی کشور است.
قابل اعتراض در شعبة دیگر دادگاه کیفری استان است.
دیوانعالی کشور است.
رئیس دیوانعالی کشور یا دادستان کل کشور است.
دادگاه تجدید نظر استان است.
اگر محکوم علیه روحانی باشد دادگاه ویژه روحانیت و در غیر این صورت دیوانعالی کشور است.
جرایمی که دارای مجازات اعدام با حبس ابد باشد و در صلاحیت دادگاه انقلاب بوده، در دادگاه کیفری استان مورد رسیدگی قرار می گیرد.
رسیدگی به جرائم مواد مخدر در صلاحیت دادگاه انقلاب و رسیدگی به سایر جرائم، که دارای مجازات اعدام یا حبس ابد باشد، در صلاحیت دادگاه کیفری استان می باشد.
جرائمی که در صلاحیت دادگاه انقلاب بوده، کماکان در دادگاه انقلاب رسیدگی می شود.
جرائمی که دارای مجازات اعدام باشد در دادسرا مطرح و سپس برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان ارجاع می گردد
جزای نقدی
حبس
شلاق
در این موارد مجازات مشمول مرور زمان نمی شود.
دادگاهی که ابتدائاَ شروع به تعقیب موضوع کرده صلاحیت رسیدگی به کلیه جرائم مذکور را دارد.
دادگاهی که اولین جرم در حوزة آن انجام یافته صلاحیت رسیدگی خواهد داشت.
دادگاهی که آخرین جرم در حوزة آن واقع شده صلاحیت رسیدگی دارد.
دادگاهی که احتمال می رود متهم در حوزة آن دستگیر شود صلاحیت رسیدگی دارد.
ترهیبی
تعزیری
ترزیلی
الهی
در جرائم منافی عفت
فقط در مواردی که به امنیت کشور مربوط است.
در مواردی که به امنیت کشور مربوط و یا برای حفظ حقوق اشخاص به نظر قاضی لازم باشد.
مطلقاَ ممنوع است.
چنانچه مصلحت طفل اقتضا کند، قسمتی از مراحل رسیدگی در غیاب متهم انجام و رأی صادره غیابی خواهد بود.
در صورت اقتضای مصلحت طفل، رسیدگی در قسمتی از مراحل دادرسی در غیاب متهم انجام و رأی صادره در هر حال حضوری محسوب است.
حضور طفل در هر حال ضروری است.
رسیدگی در غیاب طفل در صورت موافقت ولی یا سرپرست قانونی و دادستان مجاز است.
تجدید نظر خواهی محکوم علیه نسبت به محکومیت خود و ضرر و زیان ناشی از جرم مستلزم پرداخت هزینه دادرسی نسبت به امر حقوقی نمی باشد.
تجدید نظر خواه در مورد مذکور ملزم به پرداخت هزینة دادرسی نسبت به امر حقوقی است.
تجدید نظر خواه با موافقت دادستان از پرداخت هزینه دادرسی معاف است.
تجدید نظر خواه فقط نصف هزینة دادرسی را پرداخت می کند.
ورثه محکوم علیه در صورت فوت وی
ورثه محکوم در صورت غیبت وی
همسر محکوم علیه در صورت فوت و غیبت وی
شاکی خصوصی در صورت برائت متهم
شاکی خصوصی می تواند نسبت به آن اعتراض کند، تصمیم مرجع صالح رسیدگی به اعتراض هر چه باشد قطعی است. شاکی خصوصی می تواند نسبت به آن اعتراض کند، تصمیم مرجع صالح رسیدگی به اعتراض هر چه باشد قطعی است.
در صورتی که تصمیم دادگاه صالح بر تأیید قرار مذکور باشد، این تصمیم از ناحیة شاکی قابل تجدید نظر است.
در صورتی که تصمیم دادگاه بر نقض قرار باشد از ناحیه متهم قابل تجدید نظر است.
قرار منع تعقیب قابل اعتراض نیست.
در دادگاه صادر کننده حکم قطعی به عمل می آید
در دیوانعالی کشور به عمل می آید.
در دادگاه هم عرض دادگاه صادر کننده حکم قطعی به عمل می آید.
در دادگاه بدوی به عمل می آید.
به اتهام شخص 17 ساله در دادگاه عمومی (غیر اطفال) و 20 ساله در دادگاه انقلاب رسیدگی می شود.
به اتهام شخص 17 ساله در دادگاه اطفال و 20 ساله در دادگاه انقلاب رسیدگی می شود.
به اتهام هر دو نفر در دادگاه انقلاب رسیدگی می شود.
به اتهام هر دو نفر در دادگاه اطفال رسیدگی می شود.
بنا به تقاضای طرفین دعوی کیفری می توان از صلاحیت ذاتی عدول کرد.
با موافقت دادستان کل کشور می توان از صلاحیت ذاتی عدول کرد.
با موافقت رئیس قوه قضائیه می توان از صلاحیت ذاتی عدول کرد.
عدول از صلاحیت ذاتی ممکن نیست.
در شعب دیوانعالی کشور نسبت به موارد مشابه با استنباط متفاوت از قوانین آراء مختلفی صادر شود.
در شعب دیوانعالی کشور و یا هر یک از محاکم تالی، نسبت به موارد مشابه، با استنباط متفاوت از قوانین آراء مختلفی صادر شود.
در محاکم تالی ،نسبت به موارد مشابه با استنباط متفاوت از قوانین آراء مختلفی صادر شود.
دادگاه های تالی رای اصراری صادر نمایند.
مرجع تجدید نظر در صورت ایراد هر یک ازطرفین در تجدید نظر خواهی، رأی معترض عنه را نقض و پرونده را به مرجع صالحه ارسال می دارد.
مرجع تجدید نظر در هر حال آن را نقض و پرونده را به مرجع صالحه ارسال می نماید.
مرجع تجدید نظر، فقط در صورت ایراد هر دو طرف دعوی جزایی در تجدید نظر خواهی خود، رأی را نقض و پرونده را به مرجع صالحه ارسال می نمایند.
مرجع تجدید نظر در هر حال به ایراد عدم صلاحیت محلی ترتیب اثر نمی دهد.
قسم مدعی
گواهی دو زن عادل
گواهی یک مرد عادل
گواهی یک مرد عادل و یک زن عادل
متهم دستگیر شده باشد.
محکوم علیه به موجب حکم قطعی قابل اجرا محبوس شده باشد.
حکم محکومیت به محکوم علیه در خارج از زندان ابلاغ شده باشد.
محکوم علیه خود را به اجرای احکام معرفی کرده باشد.
سوالات آزمون وکالت سال: 95 , 94 , 93 , 92 , 91 , 90 , 89 , 88 , 87 , 86 , 85 , 84 , 83
وارد کردن فیلدهای ستاره دار اجباری است