سوالات آزمون وکالت 89 اشتراک در تلگرام

سوالات آزمون وکالت سال:  95  ,    94  ,   93  ,   92  ,   91  ,   90  ,   89  ,   88  ,   87  ,   86  ,   85  ,   84  ,   83

سوالات آزمون وکالت 89

1 . در ملك مشاع، هر يك از مالكان:

حق همه گونه تصرف و انتفاع را دارند.

حق هيچ‌گونه تصرف و انتفاع را ندارند.

براي تصرف، نيازمند اذن ديگران هستند.

مجاز به تصرف هستند ولي بايد به ديگر مالكان اجرت‌المثل تصرف خود را بدهند

واقف خود را موقوف‌عليه قرار دهد.

واقف خود را جزء موقوف‌عليهم نمايد.

در وقف بر مصالح عامه، خود واقف نيز مصداق موقوف‌عليهم واقع شود.

واقف پرداخت ديون يا ساير مخارج خود را از منافع موقوفه قرار دهد، اعم از اينكه راجع به حال حيات باشد يا بعد از وفات.

خودرو و راديو متعلق به مالك است.

مالك بايد بهاي راديو را به سارق بپردازد.

سارق حق دارد راديو را از روي خودرو بردارد.

مالك مي‌تواند با پرداخت بهاي راديو از استرداد آن خودداري كند.

باطل

نافذ

غيرنافذ

قابل فسخ.

صحيح است

باطل است، اما عقد بيع صحيح است.

چون موجب تعليق در عقد است، باطل و مبطل عقد است.

چون مخالف مقتضاي ذات عقد است، باطل و مبطل عقد است

كلي در معين

عين معين

كلي في‌الذمه

همه موارد

عقد اجاره باطل مي‌شود.

عقد بيع منفسخ مي‌شود.

عقد بيع و عقد اجاره به حال خود باقي است

هم عقد بيع منفسخ و هم عقد اجاره باطل مي‌شود

موجر حق فسخ و تخليه دارد، بدون آنكه حق كسب و پيشه پرداخت كند

موجر در صورتي حق فسخ دارد كه قادر به منع مستاجر از تعدي و تفريط نباشد.

موجر فقط مي‌تواند از طريق مراجعه به دادگاه از تعدي و تفريط مستاجر جلوگيري كند.

موجر حق فسخ دارد و مي‌تواند با تاديه حق كسب و پيشه و تجارت تخليه عين مستاجره را از دادگاه بخواهد.

بستانكار بايد نخست به ضامن رجوع كند.

بستانكار بايد نخست به مستاجر (بدهكار اصلي) رجوع كند.

بستانكار مي‌تواند به مستاجر و ضامن مجتمعاً رجوع كند و هر يك از آنان مسئول پرداخت نصف اجاره‌بها مي‌باشند.

بستانكار مي‌تواند به مستاجر و ضامن مجتمعاً رجوع كرده يا پس از رجوع به يكي از آنها و عدم وصول طلب براي تمام يا بقيه طلب به ديگري رجوع كند.

دين ثابت و مستقر است.

دين ثابت و متزلزل است.

ديني است كه فقط سبب آن ايجاد شده است.

ديني است كه نه اصل آن و نه سبب آن ايجاد شده است.

اگر عين مرهونه تلف شود، راهن بايد بدل آن را به رهن گذارد.

اگر عين مرهونه به واسطه عمل راهن يا ديگري تلف شود، تلف‌كننده بايد بدل آن را بدهد و بدل آن خود به خود رهن خواهد بود.

اگر عين مرهونه توسط شخص ثالث تلف شود، عقد رهن منحل مي‌شود ولي اگر از سوي راهن تلف شود بدل در رهن قرار مي‌گيرد.

اگر عين مرهونه به واسطه عمل راهن تلف شود، رهن باطل مي‌شود، ولي اگر از سوي شخص ثالث تلف شود، بدل آن رهن قرار مي‌گيرد.

اختيارات وكيل محدود به اداره اموال موكل است.

وكيل مي‌تواند هر قراردادي را از سوي موكل منعقد كند.

وكيل مي‌تواند تنها وكالت در دعاوي را از سوي موكل انجام دهد.

وكيل اختيار اداره اموال موكل و انعقاد هر گونه قراردادي را از سوي موكل دارد.

وكيل حق طرح دعوي به طرفيت بدهكار را ندارد

وكيل مي‌تواند به طرفيت بدهكار طرح دعوي كند.

اگر دلايل موكل قوي باشد وكيل حق طرح دعوي را به طرفيت بدهكار دارد.

وكيل بايد به بدهكار اظهارنامه بدهد، اگر نپرداخت مي‌تواند به طرفيت بدهكار طرح دعوي كند.

عقد جايز است.

عقد باطل است.

عقد لازم است.

در حكم هبه است و تمامي احكام هبه بر آن جاري مي‌شود.

سپرده‌گير در صورت تعدي و تفريط ضامن است.

سپرده‌گير امين است و در هيچ صورت ضامن نيست.

سپرده‌گير تنها در صورت اتلاف عمدي مال ضامن است.

سپرده‌گير در هر حال ضامن است ولو آنكه تلف مستند به فعل او نباشد.

در صورتي تقسيم درست است كه ورثه از وجود بدهي ناآگاه باشند.

بستانكار در صورت امتناع ورثه از پرداخت بدهي، حق دارد از دادگاه ابطال تقسيم را درخواست كند.

بستانكار در هر حال مي‌تواند ابطال تقسيم را از دادگاه درخواست كند و طلب خود را از ماترك به دست آورد.

خواه ورثه از وجود طلب آگاه باشند يا بعد از تقسيم معلوم شود كه بر متوفي ديني بوده است، تقسيم درست است و بستانكار بايد براي دريافت طلب خود به هر يك از ورثه به نسبت سهم او رجوع كند.

تقسيم با حضور سرپرست صغير در دادگاه انجام مي‌شود.

تقسيم اين قطعه زمين تا رسيدن صغير به سن رشد ممنوع است.

اداره ثبت محل وقوع ملك با درخواست سرپرست صغير و دو وارث ديگر زمين را تقسيم مي‌كند.

دادگاه بدون نياز به نصب سرپرست براي صغير با حضور ديگر ورثه حكم به تقسيم اين ملك مي‌دهد.

يك هشتم از بهاي اموال منقول و غيرمنقول.

يك هشتم از عين اموال منقول و يك هشتم از بهاي اموال غيرمنقول.

يك هشتم از عين اموال منقول و يك هشتم از عين اموال غيرمنقول اعم از عرصه و اعيان.

يك هشتم از عين اموال منقول و يك هشتم از قيمت اموال غيرمنقول اعم از عرصه و اعيان.

فقط زن حق فسخ دارد

زوجين حق فسخ دارند.

فقط شوهر حق فسخ دارد.

هيچ‌يك از زوجين حق فسخ ندارند.

نكاح و مهر باطل است.

به زن مهرالمثل تعلق مي‌گيرد.

زن مستحق مثل يا قيمت آن خواهد بود

مثل آن است كه مهر تعيين نشده باشد و زوجين بايد با تراضي مهر را تعيين نمايند.

21 . اگر به موجب قراردادي كه در اصفهان منعقد شده، شخصي يك باب آپارتمان واقع در تهران و يك دستگاه خودرو خريداري نمايد و فروشنده مقيم كرج باشد، دعواي تحويل و تسليم آپارتمان و خودرو كه به موجب يك دادخواست مطرح شده در صلاحيت چه دادگاهي است؟

دادگاه عمومي اصفهان كه محل وقوع عقد است.

دادگاه عمومي تهران كه محل وقوع آپارتمان است.

دادگاه عمومي كرج كه محل اقامت فروشنده (خوانده) است.

هر يك از دادگاه‌هاي عمومي تهران و اصفهان و كرج صالح به رسيدگي هستند.

تنظيم قرارداد با دولت حتي به صورت موردي ممنوع است.

وكيل مي‌تواند ضمن اشتغال به وكالت، در استخدام دولت نيز باشد.

وكيل نمي‌تواند در استخدام دولت باشد ولي مي‌تواند با دولت، قرارداد مشاوره حقوقي داشته باشد.

وكيل نمي‌تواند حتي به عنوان مشاور حقوقي از دولت حقوق دريافت كند اما مي‌تواند قرارداد وكالت موردي با دولت تنظيم كند.

تاريخ انتشار آگهي

يك هفته پس از انتشار آگهي

يك ماه پس از انتشار آگهي

تاريخ اطلاع محكوم‌عليه از مفاد راي

حق جلب شخص ثالث را ندارد.

بايد در اولين جلسه رسيدگي به اعتراض، دادخواست جلب شخص ثالث را به دادگاه تقديم كند.

بايد ظرف سه روز از تاريخ ابلاغ وقت رسيدگي به واخواهي دادخواست جلب ثالث را تقديم دارد.

بايد در اولين جلسه رسيدگي به اعتراض، جهات و دلايل خود را اظهار كرده و ظرف سه روز دادخواست جلب ثالث را تقديم دارد

راي رفع تصرف عدواني پس از قطعيت لازم‌الاجرا است

راي رفع تصرف عدواني قبل از قطعيت و پس از صدور اجراييه قابل اجرا است.

راي رفع تصرف عدواني قبل از قطعيت و به دستور مرجع صادركننده قابل اجرا است.

راي رفع تصرف عدواني فقط پس از قطعيت و بعد از صدور اجراييه لازم‌الاجرا است.

مطلقاً مجاز است.

در صورتي مجاز است كه سند به نفع طرف مقابل باشد.

در صورتي مجاز نيست كه به نفع طرف مقابل دليل نباشد و او به آن استناد نكرده باشد.

در صورتي مجاز نيست كه به نفع طرف مقابل دليل باشد و او (طرف مقابل) به آن سند استناد كرده باشد.

عدم اهلیت خواهان پس از تقدیم دادخواست,از موجبات توقیف دادخواست است.

عدم اهلیت خواهان پس از تقدیم دادخواست,از موجبات توقیف دادرسی نیست.

عدم اهلیت خواهان پس از تقدیم دادخواست,از موجبات توقیف دادخواست نیست.

عدم اهلیت خواهان پس از تقدیم دادخواست,از موجبات توقیف دادرسی است.

28 . دلايلي كه براي اثبات ايقاعات اقامه مي‌شود تابع قوانين چه زماني است؟

زمان اقامه دعوا

زمان انشاء ايقاع

زمان رسيدگي به دعوا

تشخيص قوانين حاكم بر دعوا بر عهده دادگاه است.

از نظر صلاحيت، ارزش خواسته مطابق قيمت منطقه‌اي املاك در هر منطقه خواهد بود.

از نظر صلاحيت، ارزش خواسته همان است كه خواهان در دادخواست خود تعيين مي‌كند.

از نظر هزينه دادرسي و صلاحيت، ارزش خواسته بايد مطابق قيمت منطقه‌اي محاسبه شود.

از نظر هزينه دادرسي، ارزش خواسته همان است كه خواهان در دادخواست خود تعيين كرده است.

در صورتي كه در دادرسي منتهي به راي صادره با هيچ سمتي دخالت نداشته باشد.

در صورتي كه در دادرسي منتهي به راي صادره در دادگاه حاضر نشده و لايحه‌اي نيز تقديم نكرده باشد.

در صورتي كه در دادرسي منتهي به راي صادره به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد.

در صورتي كه در دادرسي منتهي به راي صادره خود يا نماينده‌اش به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد.

طرح دعواي مرتبط با خواسته اصلي

تغيير عنوان خواسته از اجرت‌المثل به اجرت‌المسمي

مطالبه ضرر و زياني كه در جريان دعوا به خواسته تعلق گرفته است.

مطالبه اجاره‌بهاي ملك كه در جريان رسيدگي، موعد آن رسيده و پرداخت نشده است.

پرونده به شعبه بدوي صادركننده قرار ارجاع مي‌گردد.

شعبه ديوان راساً مبادرت به رسيدگي ماهوي مي‌نمايد.

پرونده به شعبه هم‌عرض دادگاه تجديدنظر ارجاع مي‌گردد.

پرونده به شعبه تجديدنظر تاييدكننده قرار ارجاع مي‌گردد.

دادگاه بايد به او مهلت دهد.

دادگاه نمي‌تواند به او مهلت دهد.

دادگاه مطلقاً مي‌تواند به او مهلت دهد.

دادگاه مي‌تواند به او مهلت دهد، به ميزاني كه موجب ضرر طرف مقابل نگردد .

پس از انكار يا ترديد نسبت به سند، ادعاي جعليت مسموع نيست.

پس از ادعاي جعليت سند، انكار يا ترديد نسبت به آن سند، مسموع نيست

در صورت انكار يا ترديد نسبت به يك سند همراه با ادعاي پرداخت وجه آن، ادعاي اخير مسموع نخواهد بود.

بعد از ادعاي جعليت سند، در صورتي كه نسبت به آن سند، انكار يا ترديد شود فقط به ادعاي اخير رسيدگي مي‌شود.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

36 . كدام‌يك از موارد زير در خصوص دعواي اعسار، (از پرداخت محكوم‌به و هزينه دادرسي) صحيح نيست؟

دعواي اعسار يك دعواي غيرمالي است.

امكان استفاده از حكم اعسار متوفي براي وراث وي وجود ندارد.

معافيت از هزينه دادرسي بايد براي هر مرحله به طور مجزا تحصيل شود

امكان رسيدگي به دادخواست اعسار از پرداخت محكوم‌به قبل از حبس محكوم‌عليه منع قانوني ندارد.

در صورتي كه طرف دعوا تامين مناسب بدهد، دادگاه بايد از دستور موقت رفع اثر نمايد.

در صورتي كه طرف دعوا تامين مناسب بدهد، دادگاه نبايد از دستور موقت رفع اثر نمايد.

در صورتي كه طرف دعوا تامين مناسب بدهد، دادگاه در صورت مصلحت از دستور موقت رفع اثر مي‌نمايد.

در صورتي كه درخواست‌كننده دستور موقت ظرف مدت بيست روز از تاريخ صدور دستور موقت دعواي ماهوي طرح ننمايد، دادگاه راساً از دستور موقت رفع اثر مي‌نمايد

در صورتي كه اجراي قرارهاي مذكور را دادگاه لازم بداند قرار رد دعواي بدوي صادر مي‌گردد.

در صورتي كه اجراي قرارهاي مذكور را دادگاه لازم بداند قرار ابطال دادخواست بدوي صادر مي‌گردد.

در صورتي كه اجراي قرارهاي مذكور به درخواست خواهان باشد موجب صدور قرار ابطال دادخواست بدوي مي‌گردد.

در صورتي كه اجراي قرارهاي مذكور به درخواست تجديدنظرخواه باشد قرار ابطال دادخواست تجديدنظرخواهي صادر مي‌گردد.

فوت محكوم‌عليه در جريان اجراي حكم موجب توقف عمليات اجرايي مي‌شود.

درخواست تحرير تركه مي‌تواند از موجبات تعليق عمليات اجرايي در طول مدت تحرير تركه باشد.

درخواست رفع اختلاف نسبت به مفاد حكم تحت هيچ شرايطي نمي‌تواند از موجبات صدور قرار تاخير اجراي حكم توسط دادگاه باشد.

دادخواست شخص ثالثي كه اموال محكوم‌عليه نزد او توقيف شده است مبني بر تلف مال بدون تعدي و تفريط او، مي‌تواند از موجبات صدور قرار توقيف عمليات اجرايي باشد.

دادگاه بايد مطابق بيّنه حكم صادر نمايد.

دادگاه بايد در صورت عدم بيّنه معارض، حكم صادر نمايد.

دادگاه بايد در صورت عدم بيّنه معارض، چنانچه دعوا بر ميّت نباشد، حكم صادر نمايد

دادگاه بايد در صورت عدم بيّنه معارض، چنانچه دعوا بر محجور نباشد، حكم صادر نمايد.

41 . كدام يك از عبارات ذيل صحيح نمي‌باشد؟

تسهيل نقل و انتقال اموال غيرمنقول تجاري محسوب مي‌شود.

معاملات غيرمنقول تجاري محسوب نمي‌شوند ولو آنكه بين تجار انجام شود.

خريد اراضي و تفكيك آن توسط تاجر، به قصد فروش تجاري محسوب مي‌شود.

احداث ساختمان، به منظور فروش يا اجاره توسط شركت‌هاي با مسئوليت محدود، عمل تجاري است.

بنگاه باربري ضامن تلف كالا است حتي اگر تلف ناشي از حوادث قهريه باشد.

بنگاه باربري در هر حال با اثبات عدم تقصير خود در تلف كالا، از مسئوليت مبري است.

بنگاه باربري با اثبات اينكه تلف كالا ناشي از قصور ارسال كننده بوده از مسئوليت مبري است.

چنانچه ثابت شود تلف كالا ناشي از تقصير راننده حامل كالا بوده، صرفاً وي مسئول جبران خسارت است.

فقط اداره ثبت شركت‌ها.

فقط سازمان بورس و اوراق بهادار.

سازمان بورس و اوراق بهادار و اداره ثبت شركت‌ها.

اداره ثبت شركت‌ها (در مورد شركت‌هاي پذيرفته نشده در بورس).

شركاء شركت به نسبت سهم الشركه خود مسئول پرداخت وجه سفته مي‌باشند.

شركاء شركت به ميزان آورده خود بايد وجه سفته را پرداخت نمايند.

مديران شركت بطور تضامني با شركت مسئول پرداخت وجه سفته مي‌باشند.

شركاء شركت هيچ‌گونه مسئوليتي در قبال پرداخت وجه سفته نخواهند داشت.

مضمون‌له بايد بدواً به مديون اصلي و سپس به ضامن رجوع كند.

مضمون‌له حتي در صورت فقدان توافق مي‌تواند بطور همزمان به مديون اصلي و ضامن رجوع نمايد.

مضمون‌له در صورت وجود توافق مي‌تواند بطور همزمان به مديون اصلي و ضامن رجوع كند.

مضمون‌له صرفاً با رجوع به ضامن يا مضمون‌عنه و عدم وصول طلب خود مي‌تواند براي تمام يا بقيه طلب به ديگري مراجعه نمايد.

در خصوص تعارض ميان مبلغ به حروف و رقم، مبلغ كمتر ملاك است.

عدم قيد مبلغ برات موجب خروج سند از شمول اسناد تجاري است.

عدم قيد مبلغ برات با حروف موجب خروج سند از شمول اسناد تجاري نيست.

در خصوص تعارض ميان مبلغ به حروف و مبلغ به رقم، مبلغ ذكر شده به حروف ملاك است.

دلال در صورتي كه معامله با وساطت او تمام شده باشد مستحق دريافت حق‌الزحمه است.

هرگاه معامله مشروط به تحقق شرط باشد دلال صرفاً پس از حصول شرط مستحق دريافت حق‌الزحمه است.

در صورتي كه معامله به واسطه اعمال خيار غبن فسخ شود حق مطالبه حق‌الزحمه از دلال سلب نمي‌شود.

حق‌الزحمه دلال به نسبت مساوي به عهده طرفين معامله است مگر آنكه خلاف آن توافق شده باشد.

در صورت وصول وجه چك توسط تاجر، صاحب سند براي دريافت وجه آن بايد در رديف غرماء قرار گيرد.

در صورت اثبات اينكه ظهرنويسي به عنوان وكالت بوده است، ظهرنويس حق مراجعه به مدير تصفيه را خواهد داشت.

در صورت عدم وصول وجه چك و بقاء آن در يد تاجر، صاحب چك مي‌تواند لاشه چك را از مدير تصفيه مسترد نمايد.

در صورت وصول وجه چك توسط تاجر، صاحب چك در رديف غرماء قرار نمي‌گيرد و مي‌تواند كل مبلغ چك را از مدير تصفيه وصول نمايد.

در مورد شركت‌هاي منحله، دعوي بايد به طرفيت مدير تصفيه شركت اقامه گردد.

در مورد شركت‌هاي ورشكسته، دعوي بايد به طرفيت شركت ورشكسته اقامه گردد.

در مورد شركت‌هاي ورشكسته و منحله دعوي بايد به طرفيت مدير تصفيه اقامه گردد.

در مورد شركت‌هاي ورشكسته دعوي به طرفيت مدير تصفيه و در مورد شركت‌هاي منحله، دعوي به طرفيت شركت منحله بايد اقامه گردد.

مديران مطلقاً حق انجام معامله شخصي با شركت تحت مديريت خود را ندارند.

مديران به شرط رعايت صرفه و صلاح و پس از اخذ مجوز از مجمع عمومي حق انجام معامله يا شركت تحت مديريت خود را دارند.

مديران به شرط رعايت صرفه و صلاح شركت و با نظارت و اجازه بازرس حق انجام معامله با شركت تحت مديريت خود را دارند.

هيچكدام

دادگاه مي‌تواند تاجر را محكوم به ورشكستگي به تقصير نمايد.

دادگاه بايد تاجر را محكوم به ورشكستگي به تقصير نمايد.

دادگاه مي‌تواند تاجر را محكوم به ورشكستگي به تقلب نمايد.

دادگاه بايد تاجر را محكوم به ورشكستگي به تقلب نمايد.

مجمع عمومي فوق‌العاده بايد تشكيل شود و شركت را منحل كند يا سرمايه را به ميزان موجود كاهش دهد.

هيات مديره بايد با كسب مجوز از مجمع عمومي عادي نسبت به ترميم سرمايه تا ميزان مقرر قانوني اقدام نمايد.

سهامداران به نسبت سهامشان بايد ظرف ۶۰ روز سرمايه از دست رفته را تا حد سرمايه ثبت شده نقداً به شركت پرداخت نمايند.

مجمع عمومي فوق‌العاده بايد بلافاصله جهت تكميل و ترميم سرمايه از بين رفته افزايش سرمايه را تا حد سرمايه ثبت شده تصويب نمايد.

بانك‌ها در خصوص مطالبه اصل وام و خسارات تاخير تاديه ايام بعد از توقف

وزارت دارايي در مورد وصول ماليات و جرايم متعلقه تاجر ورشكسته

بستانكاراني كه بعد از تاريخ توقف، اموال تاجر را توقيف نموده‌اند.

هيچكدام

ضامن صرفاً با مضمون‌عنه خود مسئوليت تضامني دارد.

ضمانت ضامن برات مفقود شده، در صورت عدم تعيين مدت ضمان، سه سال است.

در صورت سقوط حق رجوع دارنده به ظهرنويس، ضامن ظهرنويس مذكور بري‌الذمه مي‌گردد.

دارنده سند تجاري موظف است ظرف يكسال از تاريخ اعتراض مبادرت به طرح دعوي به طرفيت ضامن نمايد.

دارنده حق مطالبه وجه آن را به هيچ عنوان نخواهد داشت.

دارنده صرفاً حق مراجعه به صادركننده سند تجاري را خواهد داشت.

دارنده حق مراجعه به كساني كه به ضرر او استفاده بلاجهت كرده‌اند را خواهد داشت.

دارنده حق مطالبه وجه آن را از تمام مسئولين سند، به عنوان يك سند معرف دين خواهد داشت.

پس از تصديق قرارداد ارفاقي توسط دادگاه بطلان آن مطلقاً قابل قبول نيست.

معاملات تاجر ورشكسته پس از تصديق قرارداد ارفاقي توسط دادگاه تحت شرايطي قابل ابطال است.

حكم ورشكستگي تاجر ورشكسته‌اي كه قرارداد ارفاقي را منعقد كرده تحت شرايطي قابل صدور است.

در صورت عدم اجراي قرارداد ارفاقي توسط تاجر، هر يك از طلبكاران كه قرارداد ارفاقي را منعقد نموده‌اند از دادگاه درخواست فسخ قرارداد ارفاقي را بنمايند.

اختراعي قابل ثبت است كه حاوي ابتكار جديد و داراي كاربرد صنعتي باشد.

افشاء اختراع در ظرف مدت ۶ ماه قبل از تاريخ تقاضا مانع ثبت خواهد بود.

طرح‌ها و قواعد يا روش‌هاي انجام كار تجاري، به عنوان اختراع قابل ثبت نمي‌باشد.

حقوق ناشي از اختراع ثبت شده در صورت فوت صاحبان حق به ورثه منتقل مي‌شود.

در شركتهاي سهامي خاص نقل و انتقال سهام بانام در اداره ثبت شركتها به عمل مي‌آيد.

در شركتهاي سهامي خاص نقل و انتقال سهام بانام بدون دخالت اداره ثبت شركتها و توسط خود شركت صورت مي‌گيرد.

در مورد شركتهاي سهامي خاص نقل و انتقال سهام بانام پس از ثبت در دفاتر شركت، در اداره ثبت شركتها ثبت و آگهي مي‌شود.

در شركتهاي سهامي خاص نقل و انتقال سهام بانام پس از تنظيم سند رسمي در دفترخانه اسناد رسمي، در اداره ثبت شركتها ثبت و آگهي مي‌شود.

مدت استفاده از حق تقدم در خريد سهام جديد در افزايش سرمايه شركتهاي سهامي كمتر از ۶۰ روز نخواهد بود.

در شركتهاي سهامي عام حداكثر يك دهم و در شركتهاي سهامي خاص حداكثر يك دوم سود خالص به عنوان پاداش مديران منظور مي‌شود.

فاصله بين نشر دعوت‌نامه مجمع عمومي و تاريخ تشكيل آن در شركتهاي سهامي حداقل ده روز و حداكثر چهل روز خواهد بود.

هيات مديره شركت سهامي مكلف است هر سال يك بيستم از سود خالص را به عنوان اندوخته قانوني منظور نمايد تا زماني كه اندوخته قانوني به يك دهم سرمايه شركت بالغ گردد.

اداره تصفيه مي‌تواند به حساب تاجر از بانكها و موسسات اعتباري وام اخذ نمايد.

اداره تصفيه به هيچ وجه حق دريافت وام به حساب تاجر از بانكها و موسسات اعتباري را ندارد.

اداره تصفيه فقط مي‌تواند به حساب تاجر وام بدون بهره از بانكها و موسسات اعتباري اخذ نمايد.

اداره تصفيه بعد از صدور حكم ورشكستگي فقط حق دريافت مطالبات تاجر و پرداخت و تصفيه بدهيهاي تاجر را دارد.

61 . عبارت «دائم» براي «نكاح» در ماده ۱۰۶۹ ق.م كه مي‌گويد: «….. در نكاح دائم، شرط خيار نسبت به صداق، جايز است…..» مصداق كدام اصطلاح مي‌باشد؟

مطلق

مقيد (به فتح ياء)

مقيد (به كسر ياء)

خاص

ناسخ

مخصص متصل

مخصص منفصل لفظي

مخصص منفصل عقلي

حكم واقعي ثانوي – حكم ظاهري

حكم واقعي اولي – حكم ظاهري

حكم واقعي اولي – حكم واقعي ثانوي

حكم واقعي ثانوي – حكم واقعي اولي

اصل استصحاب

ابقاء ماكان

لاتنقض اليقين بالشّك بل انقضه بيقين آخر

هر سه مورد

قطع

شك

علم تفصيلي

علم اجمالي

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

67 . در ماده ۳۵۹ ق.م كه مي‌گويد: «هرگاه دخول شيئي در مبيع عرفاً مشكوك باشد آن شئ داخل در بيع نخواهد بود مگر آنكه تصريح شده باشد.» كدام اصل اجرا شده است؟

اصل عدم

استصحاب عدمي

استصحاب وجودي

هر سه مورد

خروج تخصصي

خروج تخصيصي

حكومت

موارد ۱ و ۳

عام افرادي

عام استغراقي

عام بدلي

عام مجموعي

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

متضمن نسخ شخصي است.

متضمن نسخ نوعي است.

متضمن نسخ غيرصريح است.

متضمن نسخ صريح، شخصي و نوعي، هر سه است.

دليل به معناي اخص

اصل

اماره

موارد ۱ و ۳

مشروط

مطلق

كفايي

تبعي

مجمل

مبيّن (به فتح ياء)

محكم

مبيّن (به كسر ياء)

سبب

شرطي

نفوذ

وجود

تعييني

تخييري

كفايي

عيني

نص

ظاهر

ماوّل

متشابه

حصر

قياس مساوات

شرط

قياس اولويت

حكميه

موضوعيه

مصداقيه تحريميه

مفهوميه تحريميه

مجموعي

بدلي

استغراقي

بدلي و افرادي

81 . در حقوق كيفري ايران،جهل حكمي:

رافع مسئوليت كيفري است.

رافع مسئوليت كيفري نيست.

استثنائاً رافع مسئوليت كيفري است.

استثنائاً رافع مسئوليت كيفري نيست.

قابل تخفيف يا تبديل مي‌باشد.

قابل تخفيف يا تبديل نمي‌باشد.

قابل تخفيف است ولي قابل تبديل نيست.

به كمتر از حداقل مقرر قابل تخفيف و تبديل نيست.

قاعده جمع مجازات‌ها اعمال مي‌شود.

جمع حداكثر مجازات‌ها اعمال مي‌شود.

مجازات واحد با وصف اختيار دادگاه در تشديد مجازات اعمال مي‌شود.

مجازات واحد با وصف تكليف دادگاه در تعيين حداكثر مجازات اعمال مي‌شود.

دادگاه‌هاي ايران صالح به رسيدگي هستند.

دادگاه‌هاي ايران صالح به رسيدگي نيستند.

در صورت يافت شدن مجرم در ايران دادگاه‌هاي ايران صالح به رسيدگي‌اند.

اگر در كشور محل وقوع جرم، مجازات نشده باشد، دادگاه‌هاي ايران صالح به رسيدگي‌اند.

85 . آيا مقنن مي‌تواند با تصويب قانوني، جرم تعزيري يا بازدارنده را وضع كرده و در آن قانون تصريح به عطف بماسبق شدن آن نمايد؟

بستگي به نظر دادگاه صادر كننده حكم دارد.

خير، چنين مصوبه‌اي خلاف قانون اساسي است

آري، اگر جرايم عليه امنيت داخلي و خارجي كشور باشد.

آري، يكي از استثنائات اصل عطف بماسبق نشدن قوانين ماهوي، تصريح مقنن است.

ضامن است.

ضامن نيست.

در صورت تقصير ضامن است.

فاقد مسئوليت كيفري است.

موجب هيچ‌گونه محروميتي از حقوق اجتماعي نمي‌شود.

موجب محروميت از حقوق اجتماعي براي مدت يك سال پس از اجراي حكم است.

موجب محروميت از حقوق اجتماعي براي مدت دو سال پس از اجراي حكم است.

در صورت داشتن يك فقره سابقه محكوميت به مجازات شلاق حدي موجب محروميت دو سال است.

به مجازات جرمي كه اشد است محكوم مي‌گردد.

صرفاً به مجازات جرم اول محكوم مي‌گردد.

براي هريك از دو جرم، مجازات جداگانه تعيين مي‌گردد.

چون جرم اول مقدمه جرم دوم بوده فقط مجازات جرم دوم تعيين مي‌گردد.

به عنوان معاون قابل مجازات است.

در هيچ حالتي قابل مجازات نيست.

به عنوان شروع به معاونت در جرم قابل مجازات است.

قابل مجازات نيست، مگر اينكه در قانون تصريح شده باشد.

زائل شدن ركن قانوني جرم

مخدوش شدن ركن رواني جرم

ضرورت حفظ نظم عمومي

وجوه انگيزه شرافتمندانه در ارتكاب جرم

جرمي مركب و مقيد است.

جرمي ساده و مطلق است.

جرمي مركب و مطلق است.

جرمي به عادت و مقيد است.

جعل است.

سرقت است.

كلاهبرداري است.

كلاهبرداري رايانه‌اي است

جرم جعل است.

فاقد عنوان مجرمانه است.

شروع به جرم كلاهبرداري است.

جرم ساختن نمونه تقلبي آثار فرهنگي – تاريخي است.

محاربه است.

افساد في‌الارض است.

شروع به جرم محاربه است.

داراي مجازات تعزيري است.

فاقد عنوان مجرمانه است.

مرتكب قتل موجب قصاص شده است.

مرتكب قتل در حكم شبه عمد گرديده است.

عاقله وي محكوم به پرداخت ديه مي‌شود.

به شرط معامله متقابل جرم است.

در صورتي كه تبعه ايران باشد، جرم است.

در صورتي كه به امنيت ملي ايران صدمه وارد كند، جرم است.

در هر حالت عمل مزبور جرم و قابل مجازات است.

فاقد عنوان مجرمانه است.

در حكم خيانت در امانت است

در حكم تخريب است.

در حكم جرم تصرف غيرقانوني در اموال دولتي است.

در حكم رشاء است.

معاونت در ارتشاء است.

معاونت در رشاء است.

فاقد عنوان مجرمانه است.

فاقد وصف جزايي است.

در حكم جعل است.

تصديق خلاف واقع است.

عمل مزبور جرم فريب مامورين دولتي است.

كلاهبرداري است.

انتقال مال غير است.

معامله معارض است.

فاقد وصف جزايي است.

101 . دادگاه عمومي كيفري متهمي را به حبس تعزيري و پرداخت هزينه دادرسي محكوم مي‌نمايد، در زمان اجراي حكم، محكوم‌عليه فوت مي‌نمايد، هزينه دادرسي:

از شخص ورثه مطالبه مي‌شود.

از بيت‌المال دريافت مي‌گردد.

از ما ترك محكوم‌عليه وصول مي‌شود.

به علت فوت محكوم‌عليه منتفي است

دادگاه عمومي كيفري كرمان است.

دادگاه عمومي كيفري شهر بابك است.

دادگاه كيفري استان كرمان است.

دادگاه انقلاب اسلامي كرمان (نزديكترين دادگاه انقلاب محل وقوع جرم) است.

حل اختلاف با دادگاه تجديدنظر استان است.

بازپرس مكلف به تبعيت از نظر دادستان مي‌باشد.

از موارد اختلاف بوده و حل اختلاف با دادگاه عمومي كيفري است.

از موارد اختلافي نيست و بازپرس مكلف به تبعيت از نظر دادستان نمي‌باشد

دادگاه عمومي كيفري تهران

دادگاه انقلاب اسلامي تهران

سازمان تعزيرات حكومتي تهران

دادگاه كيفري استان تهران

قابل تجديدنظرخواهي نيست.

قابل تجديدنظرخواهي در دادگاه كيفري استان است.

قابل تجديدنظرخواهي در دادگاه تجديدنظر استان است.

با موافقت دادستان كل كشور قابل تجديدنظرخواهي مي‌باشد.

شوراي حل اختلاف تهران است.

اداره راهنمايي و رانندگي تهران است.

دادسرا و دادگاه عمومي كيفري تهران است.

دادسراي دادگاه انقلاب اسلامي تهران است.

از دادگاه بدوي صدور حكم برائت خود را تقاضا كند.

از دادگاه صادر كننده راي قطعي برائت خود را تقاضا كند.

از دادگاه صادر كننده حكم قطعي تخفيف مجازات را تقاضا كند.

در جرم كلاهبرداري باتوجه به نص صريح قانون گذشت شاكي پس از قطعيت حكم تاثيري در تخفيف مجازات حبس ندارد.

در كليه جرايم موجب تخفيف مجازات مي‌باشد

در برخي از جرايم دادگاه مجازات مندرج در حكم را تخفيف مي‌دهد.

چون تجديدنظرخواهي از قواعد آمره بوده، اساساً قابل اسقاط نمي‌باشد.

در تعدادي از جرايم و با گذشت شاكي از موجبات تخفيف مجازات مي‌باشد.

هزينه دادرسي را بايد بپردازد.

از پرداخت هزينه دادرسي معاف است.

مي‌تواند تقاضاي تقسيط هزينه دادرسي را از دادگاه بنمايد.

مطابق قواعد مندرج در قانون آيين دادرسي مدني رفتار مي‌شود.

مي‌تواند در تصميمات قبلي خود يكبار تجديدنظر نمايد.

با توجه به قاعده فراغ دادرس حق تغيير تصميم قبلي خود را ندارد.

فقط در صورت تجديدنظرخواهي دادستان يكبار حق تغيير تصميم قبلي خود را دارد.

فقط در صورت تجديدنظرخواهي ولي يا سرپرست طفل يكبار حق تغيير تصميم قبلي خود را دارد.

دادگاه عمومي كيفري آبادان است.

دادگاه كيفري استان تهران است.

دادگاه كيفري استان فارس است.

دادگاه كيفري استان خوزستان است.

وارد نيست و دادگاه نظامي مي‌تواند به هر دو جرم رسيدگي نمايد.

وارد است و دادگاه نظامي حق رسيدگي به جرايم عمومي را ندارد.

وارد نيست چرا كه اصولاً تشخيص صلاحيت با خود دادگاه مي‌باشد.

وارد است و هر دو جرم بايد در دادگاه عمومي كه جرم مهمتر در صلاحيت او مي‌باشد رسيدگي شود.

دادگاه انقلاب اسلامي

دادگاه عمومي كيفري

اتهام وارد كردن مشروبات الكلي در صلاحيت دادگاه انقلاب و حمل آن در دادگاه عمومي كيفري است.

اتهام وارد كردن مشروبات الكلي در صلاحيت تعزيرات حكومتي يا گمرك حسب مورد و نگهداري در صلاحيت رسيدگي دادگاه كيفري عمومي است.

دادگاه نظامي بدون نياز به تقديم دادخواست صالح به رسيدگي مي‌باشد.

دادگاه نظامي فقط با تقديم دادخواست صالح به رسيدگي مي‌باشد.

دادگاه نظامي در هيچ شرايطي صالح به رسيدگي نمي‌باشد.

دادگاه صالح اصولاً دادگاه عمومي حقوقي مي‌باشد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

حذف و نمره سوال بين ساير پرسش ها تقسيم شد.

نسخ مجازات قانوني

در صورتي كه حداقل دو تن از شهود از شهادت خود عدول نمايند.

رسيدگي دادگاه كيفري بدون توجه به اعتبار امر مختومه

جعلي بودن اسناد كه مبناي حكم صادر شده بوده است، ثابت گردد.

دادگاه عمومي كيفري است.

دادگاه كيفري استان مي‌باشد.

بازپرس مكلف به تبعيت از نظر دادستان مي‌باشد.

با توجه به اهميت بزه حل اختلاف با ديوانعالي كشور است.

دادگاه پرونده را بايگاني مي‌كند.

دادگاه تصميم مقتضي خواهد گرفت.

دادگاه قرار ترك تعقيب صادر مي‌نمايد.

قرينه‌اي خواهد بود بر بي‌گناهي متهم و حكم برائت صادر خواهد شد.

مرجع غيرقضايي مكلف به تبعيت از تصميم مرجع قضايي است.

پرونده جهت حل اختلاف به دادگاه تجديدنظر استان ارسال مي‌شود.

چنانچه مرجع غيرقضايي خود را صالح نداند پرونده را جهت تصميم‌گيري به ديوانعالي كشور ارسال مي‌دارد.

چنانچه مرجع قضايي خود را صالح نداند پرونده را جهت تصميم‌گيري به ديوانعالي كشور ارسال مي‌دارد.

قرار اناطه

قرار ترك محاكمه

قرار رد ايراد رد دادرس

قرار عدم خروج متهم از كشور

سوالات آزمون وکالت سال:  95  ,    94  ,   93  ,   92  ,   91  ,   90  ,   89  ,   88  ,   87  ,   86  ,   85  ,   84  ,   83